۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه

فروهرها آسوده آرمیده اند و به جوینده گان تفکراتشان میبالند و قاتلان در عذابی به عظمت زشتی عملشان گرفتارند


امروز در سالروز شهادت دو تن از رهروان راه آزادی هستیم . وقتی که چگونگی کشته شدنشان را به یاد می آورم بدنم میلرزد، دلم میگیرد و از شدت خشونتی که  بر کالبد این دو آزادی خواه فرو نشست گاها می ترسم . مگر میشود انسان (که نه) حتی (شبیه انسان ) باشی و اینگونه رفتار کنی . مگر میشود بر بدن یک زن که سنی بر او گذشته است ضربات چاقو آنهم با این تعداد فرو نشاند . گاهی وقتی فیلم قاتلان حرفه ای را هم بیاد می آورم میبنم قاتلانی که به خاطر پول هم حیوان گونه انسان میکشند برای مشتریانشان یک شرط میگذارند و آن این است که مقتول زن و کودک نباشد   . حال چگونه میتواند کسی بر پیکر یک پیرزن که هم مادر است و هم همسر فقط به خاطر مشتی پول کثیف که حکومت به مامورانش میدهد بیش از 20 ضربه چاقو وارد آورد . آیا ماموران به قول خودشان امنیتی که یک پیرمرد و یک پیر زن را با کارد سلاخی میکنند .با خود اندیشیده اند که تفکر، جاری است و آن  را نمیتوان متوقف کرد حتی با کشتن. حال کجایید که ببنید که  تفکرات آزادی خواهانه فروهر ها با چه سرعتی در بین جنبش سبز جوانا ن ایرانی جاریست.  راستی این ماموران در پاسخ به فرزندان خود در این مورد چه خواهند گفت  . آیا قاتلان فروهر ها میدانند این پروانه و داریوش فرهر هستند که آسوده آرمیده اند و به من و جوانان مبارز ی که جوینده تفکراتشان هستیم  می بالند و این وجدان قاتلان است که در عذابی به عظمت زشتی عملشان میسوزد . البته اگر وجدانی باشد .                                                                                                                                                        

هیچ نظری موجود نیست: