روی کلامم به مادر لاله سحر خیزان است تو را به روح دخترت قسم دادیم .تو را به احساس مادرانه ات سوگند یاد نمودیم
و از تو خواستیم که اگر حتی در بد بینانه ترین حالت ممکن که شهلا گناهکارباشد او را ببخشی و تو شاید احساسی، باز
هم جغد شوم مرگ را سیراب نمودی. خانم سحر خیزان این جغد شوم سالهاست که بر بام ایران ما بانگ مرگ را تا انتهای
حریم انسانیت فریاد میزند و بدان که تو نیزبه همراه این موجود شوم آهنگ نابودی را زمزمه کردی .در چند خط
درخواست قبلی به تو یاد آور شدم که مبادا شهلا بی گناه باشد . حال تو بی گناهی را اعدام نموده ای و قاتلش در چند
قدمی تو جغد گونه بر تو پوزخند می زند . اساسا داماد جنابعالی می تواند پاسخ دهد در زندگی مشترک لاله مظلوم و
ناصر خان نقش شهلا چه بود .؟ چه کسی احساسات زنانه شهلا را به ملعبه گرفت؟ و او را بر زندگی لاله مستولی کرد؟.
آری خانم سحر خیزان قاتل واقعی که در یک قدمی تو به ما ریشخند می زند جان لاله و شهلا و زندگی تو و جامعه ما را
فدای شهوترانی خود نمود و تو از قاتل تقدیر نمودی . پس تا آخر عمر در کنار قاتل واقعی دخترت بمان و فرزندی را
که در نو جوانی صندلی از زیر پای انسانی می کشد تا جانی را بستاند را تربیت کن .اگر چه تو به او درس گرفتن جان
و انتقام را آموختی نه لذت گذشت و بزرگواری را و لاله تو زینب وار در آن جهان فریاد میکشید که او قاتل نیست و ما
هرگز صدای زجه و در خواست بخشش او را نشنیدیم زیر قطعا اگر لاله زنده بود شوهرش را مقصر میدانست که به او و
دو فرزندش خیانت نموده است نه لاله را که یک مرد احساسات و زندگیش را به ملعبه گرفته بود . .